تقسیم وظایف در یک نمونه از آیین های زنانه
بیشتر آهنگ ها به زبان عربی خوانده میشد و متآسفانه من تسلط کافی به این زبان ندارم ولی یکی از آهنگها برای من آشنا بود؛ تصنیف عاشقانه و بسیار معروف "حبّک یا عیونی" که اینبار در وصف حضرت فاطمه خوانده می شد. خانمها با همان شدتی که در مراسم روضه گریه میکردند و سینه میزند، در این مراسم کل میکشیدند و دست میزدند.
بعد از گذشت نیم ساعت تصمیم گرفتم سری به آشپزخانه بزنم. پیش ام حیدر(چای ریز مجلس) رفتم و از او استکانی از چای معروف ذغالیاش خواستم. با اولین جرعه و احساس طعم زعفران در آن، متوجه شدم تمام شرایط برای به وجود آمدن فضایی شاد، با در نظر گرفتن کوچکترین جزئیات رعایت شدهاست. با عوض شدن ریتم آهنگ از آهنگی ملایم به آهنگی بسیار پرشور عربی متوجه شدم در آشپزخانه شور و هیجان خانمها به شکلی متفاوت از محیط خارج از آشپزخانه جلوه گر میشود، دختران صاحب خانه و چند خانم جوان دیگر با دستمالهای سبزی که به دست گرفته بودند به اجرای نوعی رقص دسته جمعی مشغول شدند. ام حیدر خانم جوانی را بین آنها به من نشان داد و با لهجه شیرین عربی خود گفت: " الآن چند ساله که بچه میخواد، هی نمی شود، تو هم برایش دعا کن" بعد برایم توضیح داد که همان خانم در مجالس عزا و روضه صاحب مجلس چای پخش میکند و در مجالس مولودی "شادی" میکند. از ام حیدر پرسیدم: منظورتان از "شادی میکند" چیست؟ در جواب گفتند:" ببین دیگر!همین کاری را که میبینی، میکند." (ام حیدر به همان رقص ویژه اشاره میکرد).این رقص با رقص معمول عربی تفاوت مهمی داشت، برخلاف رقص معمولی که ما از زنان عرب می شناسیم رقصی غیر اروتیک بود، و کمی به رقص دسته جمعی زنان کرد شبیه بود.
در این مجلس به 2 پست جدید برخوردم، یکی" تنبکنواز" و دیگری" کِلکش" بود. این 2 نفر پشت و کنار اِلویه(زن سیده ای که برای برگزاری مجلس دعوت شده بود) مینشستند. خانم جذابی در این مجلس تنبک مینواخت؛این تنبک شامل ظرف پلاستیکی بزرگی بود که چند قاشق و چنگال رو انداختن توش و همزمان صدای تنبک و دایره زنگی می داد، او گاهی به علت خستگی (یا من باب تعارفی مؤدبانه) تنبک را به دست بعضی از خانمهایی که در آن راهرو نشسته بودند میداد.، ولی در بیشتر زمان مجلس خودش این وظیفه را به عهده داشت و اِلویه را با نوای تنبکی( که بسیار ماهرانهتر و پر قدرتتر از سایرین نواخته میشد) همراهی میکرد .در کنار او، خانم جوانی پشت الویه میایستاد و کل میکشید؛ با شروع کل او تمام خانمها متوجه میشدند زمان کل کشیدن فرا رسیدهاست و آن بخش از آهنگ را با کلهای ممتد خود همراهی میکردند.*
با آنچه ذکر شد و با توجه به گزارش های شخصی دیگری که از مجالس زنانه تهیه کرده ام به نظر می رسد ما با تقسیم بندی بسیار دقیقی از وظایف روبرو هستیم. هر خانم به واسطه حضور نقشی تعریف شده را بر عهده می گیرد. برخی در اجرای عمومی مراسم دخیلند و برخی در بخش تدارکات و سازماندهی. ولی آنچه این بین بسیار جالب توجه است این تفکیک قانونمند حوزه ها و تاثیر حضور خانم ها در هر بخش بر نوع مشارکت آنها در آیین می باشد؛ به طوریکه به نظر می رسد ما با نوعی اجرای یک آیین فرعی در آیین اصلی یا یک جامعه مستقل در جامعه آیینی خود روبرو هستیم.
* بخشی از گزارش توصیفی شخصی از یک مجلس مولودی زنانه در اصفهان