کافیست در گوگل جستجوی مختصری در حوزه مطالعات زنان به زبان فارسی داشته باشید. نتیجه در چند دسته مشخص جا می گیرد: امور جنسی، اهمیت پوشش، حجاب و عفاف و ... از دیدگاه ادیان مختلف، ادبیات، آموزش پزشکی، آسیب های اجتماعی و جامعه شناسی و مواردی از این دست. این بین اثرتاثیرگذاری از مطالعات فرهنگی زنان و به خصوص مطالعات آئینی زنان دیده نمی شود.

نکته بعدی که در حین مطالعه در مورد آئین‌های زنان با آن برخورد کردم، تسلط نگاه مردانه بر این حوزه است. این تسلط هم در نگارش متون و هم در نقد آثار دیده می شود. منظورم از تسلط آن تاثیری است که نگرش، تحلیل و قضاوت مردانه در مطالعات این حوزه به جا می گذارد[1]. به نظرم یکی از دلایل این نقص، حضور منفعل زنان پژوهشگر در این حوزه است. این حضور منفعل از تکرار مکررات بدون اضافه کردن هیچ نظر جدیدی تا بحث های نوپا (و گاه افراطی و کم مایه) فمنیستی متغیر است.اگرچه در دوره ای بنا بر شرایطی بهای بیشتری به مطالعات زنان داده شد ولی به نظر می رسد این حوزه همواره با نوعی تابو پیوند خورده است.

 شاید بتوان به عنوان یکی از دلایل این انفعال،از بی رمقی نظام آموزشی آکادمیک و عدم آموزش نحوه صحیح پژوهش در این زمینه نام برد. علاوه بر نقص‌های پیشین به نظر می‌رسد با منحل شدن رشته مطالعات زنان در بزرگترین و معتبرترین دانشگاه کشور یعنی دانشگاه تهران، بعد از این باید به همین کورسو های مطالعات فردی قناعت کرد و امیدوار بود زنان بیشتری پا به میدان بگذارند و با درک اهمیت حضور خود برای به وجود آمدن زمینه های تحلیل بی طرفانه در مورد فرهنگ ویژه زنان که نیازمند فهم منطق زنانه و تبیین آن است قدم های موثری در این راه بردارند.

 



[1]  امروز استادم به عنوان تشویق بهم گفت اگر خوب کار کنم بعد از یکی دو سال کار مداوم و جدی می تونم یه حرف درست و حسابی در این حوزه بزنم و بخش عمده ای از مباحث فمنیستی در ایران را که از روی شکم و تاملات کافه ها و دود سیگارها و بر مبنای ترجمه ها زده می شه را به طور جدی نقد کنم!! جواب من با کمی دلخوری از این صراحت، متهم کردن استادم به بی انصافی در حق این جماعت بود. این نگاه مردانه و تفاخر به اون، چه تاثیر سازنده ای در این حوزه می تونه به جا بذاره؟به نظر من هیچ! ولی همین طرز نگاه حاکم به من انگیزه می ده تا سعی کنم خلافش رو ثابت کنم.

پیوست پیوست:نکته ای که باید یادآوری کنم اینه که این استاد محترم بعد از 6 ماه کار مداوم و شبانه روزی من تازه به این نتیجه رسیدند که به ندرت و به صورت موردی، ممکنه دانشجویان دختری وجود داشته باشند که از ضریب هوشی و قدرت تحلیل و توانایی هایی بالاتر از حد متوسط برخوردار باشند.